شال پته از دیدگاه مورخان داخلی
یکی از مورخان داخلی به نام تهمورث بیان می کند که انسان ها تعدادی از مرغان و چهارپایان را اهلی کردند .تا باز و شاهین را شکار کنند .
از پشم میش برای جامه دوختن استفاده کنند.در زمان جمشید شاه پیشدادی کرباس بافی،رشتن نخ،بافتن پارچه های الوان،ابریشم بافی و رودوزی روی کار آمد .
از پشم میش استفاده میکردند آنها پشم را می ریسیدند و بعد از ریسیدن پشم جامه می دوختند.که این کار را در گذشته رونق داشت.
اکثر محققین عمری هفت هزار ساله برای نساجی و دوخت در نظر گرفتند که روایات و افسانه های باستان این نظر محققین را تایید می کنند .
در حالیکه ارزیابی بازیافتههای باستانی و تعیین طول عمر صنعت نساجی و ایران را دارای قدمت بیشتر دانسته و نوشته :
صنعت بافندگی و تهیه لباس و دوخت در ایران حدود ده هزار سال پیش از میلاد شروع شده است. زیرا تهیه پوشاک دوخته و بافته از نخهای رشته شده، به شیوهای که بر روی ظروف متعلق به حدود قرن هشتم قبل از میلاد نقش گرفته، این ظروف گذشت هزاران سال را لازم دارد .
اگر ما فرض افسانه پنداشتن روایات را نامعتبر بدانیم .
اظهارنظر کارشناسان وسایلی که متعلق به حدود شش هزار سال قبل از میلاد است و در غار کمربند نزدیکی بهشهر به دست آمده است، مدرک خوبی است برای اینکه مردم آن زمان از فن تبدیل پشم به نخ اطلاع داشته و از این نخها در دوخت و دوزها استفاده مینمودند .
گروهی از سوزندوزیها مثل پته وجود دارد. که نخ و سوزن به تنهایی در نقشآفرینی و تزئین روی آن مؤثر نبوده، بلکه محتاج به مواد دیگری میباشند، مانند نخ و شال طبیعی و پشمی و نخ گیاهی با رنگ های زیبا که تمام این موارد اثر خارق العاده ای را به وجود می آورد.
شال پته از دیدگاه مورخان خارجی
نوع دیگر از منسوجات کرمان که بیشتر جنبه هنری دارد پته (فته) دوزی است که زنان سابقاً بر روی شالهای ساده و پشمی و در حال حاضر بر روی عریض (عریض پارچهای است دستباف پشمی و نسبتاً ضخیم است.) با نخ پشمی سوزن میزنند و نقش میآفرینند»
چند نفری در کرمان به این کار مشغولند و در رقابت با پارچههای کارخانهای در حال از میان رفتن است .
شال کرمانی با کرک یا پشم بافته میشود و نقشه و طرح آن نیز بیشترذهنی باف و برگرفته از طبیعت است. شال پته از نظر ظرافت به قالی ترجیح دارد و اکثر به دست زنان بافته می شود و اهالی کرمان به واسطه ذوق و شوق فوقالعادهای که دارند از این کار خسته و مریض و فرسوده نمیشوند. شاردن مورخ خارجی می گوید :
اوضاع شال بافی از موقع مأموریت «سرفردریک گلد اسمیت» که نقشه رقتآوری از طرز تهیه این متاع کشیده، اندکی رونق پیدا کرده است .
شالهای کرمان طرح و نقش متنوعی دارد اما بهترین طرح آن نقش گل و بوته است .
که از طرف حکام به عنوان هدیه به اشخاص داده میشد.شالهای سفید حاج خلیل خانی «معمولا به استانبول برده می شد.و در آنجا یا مردها به کمر می بستند .
یا زنها برای زینت لباس خود استفاده می کردند .
ارنست اورسل که در سال ۱۸۸۲ میلادی به ایران مسافرت کرده در سفرنامه خود مینویسد :
در بازارچه بزازان شالهایی دیدم که با پشم شتر در کرمان بافته شده بود که به تقلید از روی شالهای کشمیر بود.و در کنار پارچههای زریدوزی شده اصفهان آویزان بود .
شال کشمیر از نظر کیفیت از شال کرمان بهتر است.اما طرح و نقش شال کشمیر به شال کرمان نمی رسد.در شال کشمیر بوته جقه به صورت تکی بافته می شود .
اما در شالهای کرمان بوتههای جقه به وسیله شاخهها و گل به یکدیگر متصلاند .
همین طور شال دیگری در یزد و کرمان بافته می شد که تار و پود آنها از نخ بوده و البته از جهت دوام و زیبایی رنگآمیزی به پایه شالهای پشمی نمیرسیده. به شالهای ساده در کرمان سلسله میگفتند و زنان با سوزن و نخ پشمی نقشهای مطلوب بر روی آن بوجود میآوردند .
خلاصه
منسوجاتی از کرک شتر به دست می آید و به ویژه در یزد و کرمان بافته میشود، ایرانیان پشت شتر را تفتیک و نیز کرک مینامند. کرک شتر بسیار لطیف و تقریباً مانند پشم سگ آبی کاملاً نرم و ظریف است. ولی تهیه منسوجات استوار و جسم از آن غیرممکن میباشد. در این ولایت منسوجات پشمی ارزان قیمت، پارچههای غلکی مخلوط از پشم و نخ ابریشم و پشم نیز به دست میآید.مورخان داخلی و خارجی زیادی در مورد تاریخچه شال پته کرمان تحقیقات انجام دادند و نظر دادند .اکثر آنها نظر دادند که صنعت بافندگی و تهیه لباس و دوخت در ایران حدود ده هزار سال پیش از میلاد شروع شده است.و جنس شال کرمانی از پشم میش است .و از کیفیت خوبی برخوردار است.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.