ابزار استفاده شده در بافت شال پته
شال از جمله صنایعی است که درچه در زمان گذشته و چه در زمان حال مورد استقبال علاقه مندان به پته قرار داشته است .اما در گذشته رونق بیشتری در استان کرمان داشته است .
امروزه این صنعت رونق کمتری گرفته و در خارج استان هم تولید می شود .
برای بافت شال پته از ابزار زیادی استفاده می کنند. اولین ابزار عبارت است از غلتک نخ تار،این غلتک نخ های تار را به موازات هم از روی پله ی نخ تار عبور می دهد تا جهت آنها تغییر کند و در جهت افقی قرار بگیرند .
دومین ابزار میله های تقسیم کننده هستند این میله ها تارها را به دو قسمت مساوی تقسیم می کند و به ترتیب از زیر ورودی های میله عبور می دهد .
سومین ابزار در تولید شال میله ی نازکی است که که در وسط آن چشمک قرار دارد و نخ و تار از داخل عبور می کند.که به آن میله میلک گوییم.چهارمین ابزار برای بافت شال پته چارچوبی است که میلکها در آن قرار دارند و آنها به وسیله رکاب به پایین یا بالا میروند .
که به آن ورود گوییم.پنجمین ابزار بافت شال غلتک ورود است ، بعضی از دستگاههای بافت سنتی فاقد این وسیله میباشند .
ورودها از قسمت فوقانی بر روی غلتک ورود تهیه میشوند.ششمین ابزار بافت شال پته ماکو و ماسوره است. نخ پود بر روی ماسوره پیچیده میشود و داخل ماکو قرار میگیرد .
ماکو با رفت و برگشت بر روی پیشانی دفتین و حرکت رفت و برگشت دستگاه بافندگی، رشتههای پود را به رشتههای تار میپیوندد و به این ترتیب پارچه بافته میشود .
هفتمین ابزار شانه بافندگی است که سبب می شود .نخ ها در عرض هم قرار دارند.هشتمین ابزار دفتین است.شانه روی دفتین سوار می شود .
نهمین ابزار بافت شال پته پارچه بافته شده روی غلتک پارچه است که به آن غلتک پارچه گوییم.دهمین ابزار نورد است که برای صاف شدن شال از آن استفاده می کنند .
تکنیک های تولید شال پته
در گذشته برای شستشوی شال از نوعی گیاه و نوعی گل مخصوص استفاده میکنند.بعد از انجام این کار هنگامی که پته هنوز خشک نشده است، جهت صاف شدن آن را بر روی نورد سوار میکردند که امروزه کمتر مورد استفاده قرار میگیرد .
برای نورد کردن شال پته را با فشار دور نورد می پیچند و تقریبا دو روز در همال حال می ماند .
امروزه ماشین های شستشو و خشکشویی جای خود را به دستگاه های نورد داده است .
ولی هنوز هم روش سنتی برای شستشو و صاف شدن شال استفاده می کنند .
روش دیگری هم برای شستشو وجود دارد که به این صورت است که ابتدا پشم تهیه شده را به منظور تمیز شدن، شانه میزدند و جنس شانه از چوب سختمی باشد .
در لابهلای این وسیله یک محور چوبی به ارتفاع حدود ۶۰ سانتی متربود و برای عبور دادن پشم از میان دندانههای آن مورد استفاده قرار میگرفت تا شانه زدن سریعتر شود و ناخالصیهای آن نیز گرفته شود .
پس از این مرحله پشمها با دست ریسیده میشود . در این مرحله برای پاکیزه کردن ریسها از چربی و مواد زائد دیگر از تیز آب آهک استفاده میشود .
برای درست کردن تیز آب آهک اول سنگ آهک را حرارت می دهند و بعد کاملاً در آب حل میکنند. سپس مدتی آن را در جایی ثابت میگذارند تا تهنشین شود .
این کاربهتر است در شب انجام شود تا اینکه تا صبح عمل ته نشینی به خوبی انجام شود. محلول زرد رنی که بالای رسوب به دست می آید همان تیز آب آهک است و از آن برای پاکیزه کردن ریسها استفاده مینمایند .
بعد اینکه شال را شستشو دادند.برای رنگرزی شال پته از مواد یکسانی استفاده میشود .
اگر از رنگ گیاهی استفاده شود کیفیت و ماندگاری آن بیشتر می شود زیرا در آن نخ پشمی به کار میرود .
نخ پته ظریف است و پیامد نامطلوب رنگهای مصنوعی برروی پته تأثیر گذارده و دوام این هنر را به مخاطره انداخته است .
در قدیم برای دوخت شال بیشتر از رنگهای تیره جهت زیبایی کار استفاده میشده است، چون که طرحهای پته شلوغ یا هندسی نیست و با رنگهای روشن چندان جذاب نیست .
تیره بودن رنگها،نقشها را جذاب تر و قابل قبولتر میسازد. نکته مهمی که در استفاده ی افراد از رنگ روشن در پته وجود دارد این است که در گذشته اتاق ها بیشتر تک تک و جدا از هم بودند و تحت نفوذ کامل اشعه خورشید قرار داشتند .
پته های که در این اتاق ها قرار داشت.اگه از رنگ های روشن در آن کار می شد .
رنگ های روشن به سرعت در مقابل نور خورشید جلا و زیبایی خود را از دست داده و رنگ میباختندبه همین دلیل از رنگهای تیره استفاده می شد تا این ضایعه کمتر ایجاد شود .
فلسفه ورود رنگهای روشن به هنر ایرانی پس از استقرار حکومت قاجار در ایران است که ما شاهد تغییرات اساسی در تمام جلوههای هنر ایرانی، چه در معماری و چه در زمینه صنعت دست و غیره هستیم .
رواج و گسترش بافت شال پته در کرمان گویای این مطلب است که در گذشته شهر کرمان بنا به موقعیت جغرافیایی و تجاری خود و با استفاده از مواد اولیه موجود در محله، صنعت شالبلفی را گسترش داد، که شهر کرمان این شال را غیر از مصارف داخلی ، مازاد تولید را به شهرها یا کشورهای دیگر صادر میکرده است. در گذشته تقلید و شبیهسازی در صنایع مانند آنچه که امروز دیده میشود وجود نداشته است. به همین جهت به عنوان مثال شال و پته ی کرمان زبانزد خاص و عام بوده است . حتی ناهمگونی صنعت در شهرستانهای تابع هر استان نیز به وضوح قابل مشاهده است. از طرفی محیط خاک گرفته و کویری کرمان، رنگ های شاد و روشن را میطلبید. رنگهایی که به محیط جلوهای تازه بخشد و یکنواختی را زایل گرداند. به همین دلیل است که پته کرمان از تنوع شگفتانگیزی در ترکیب رنگها و نقشها برخوردارند. کرمانیها در دل کویری لم یزرع و خشک، نیاز به باغی پرگل را حس میکردهاند و به ناچار برای مبارزه با طبیعت که امکانپذیر نبود نقشهای دلخواه را از طبیعت سبز برگرفته و بر قالی و پته پیاده کردهاند. مسئله نیاز، هنر و خلاقیت را پیش میآورد. خلاقیتی که روز به روز به زیبایی و ظرافت کار میافزاید.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.